عباس عبدی: نظام گزینشی در ایران یکی از علل دروغ و ریاکاری و دورویی شده است / بخش مهمی از پرسش‌ها و معیار‌های گزینشی عمومی و نه حرفه‌ای، فاقد وجاهت عقلانی است / در مورد خانم‌ها محدودیت‌های عملی خیلی بیشتر است / اگر می‌توان پزشکیان را برای ریاست‌جمهوری یا ظفرقندی را برای وزارت تأیید کرد، پس باید موانع برای حضور در سطوح میانی نیز برداشته شود

تبلیغات بنری


هورناز (hornaz.ir):

عباس عبدی نوشت: رژیم گزینشی در ایران یکی از دلایل رشد دروغ و ریا و ریا شده است و هیچ چیز به اندازه این ویژگی برای دینداری مضر نیست.

عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «درباره انتخابات» در روزنامه اعتماد نوشت: با انتصاب دکتر قائم بنا به عنوان رئیس سازمان انتخابات کشور، انتظار می رود یکی از مهمترین زمینه های عدم تعادل در کشور ایجاد شود. کاهش یابد و به سمت بهبود حرکت کند. به خصوص با مصاحبه ای که کردند و به وضعیت فعلی گزینش اعتراض کردند. در این یادداشت سعی می کنم توضیح دهم که چرا بدون حل مسئله گزینش، تغییر جدی در نظام اداری و کارشناسی اداره کشور ایجاد نمی شود.

برخی رویکردهای تحلیلی دموکراسی را برای شرایط خاص جوامع مؤثر و مفید نمی دانند و در عوض اتکا به یک دستگاه اداری مؤثر و قوی را مفید می دانند. مطمئناً می توان شواهد جدی در دفاع از این رویکرد ارائه کرد. به عنوان مثال، چگونه تأکید بر دموکراسی در جوامعی که زمینه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مناسبی برای دموکراسی ندارند، منجر به بوروکراسی اداری می شود. سیستم بوروکراتیک لازم برای توسعه در دنیای جدید به مانعی جدی برای پیشرفت در این ساختار تبدیل شده است و مسئولیت توزیع رانت و ساختار فاسد را بر عهده دارد. ساختار شامل یک مغز کوچک، اما اندام های بزرگ است. مثل تریلر با بار سنگین می خواهند با موتور پراید حرکت دهند. اگر در نظام اداری یک اداره خیرخواهانه و صالح شکل بگیرد، بالطبع می توان یک بوروکراسی مؤثر ایجاد کرد و نیازی به دموکراسی نیست. اما همه چیز در مورد “اگر” است.

متأسفانه سیاستمداران و مقامات اداری اغلب به دنبال به حداکثر رساندن منافع خود هستند و در مواقعی که منافع آنها ایجاب می کند، که معمولاً چنین است، از سیستم اداری و سلسله مراتبی برای خدمت به منافع شخصی و جمعی، منافع عمومی و توسعه استفاده می کنند و به حاشیه رانده می شوند. فراموش شده . در چنین شرایطی سطح تجربه نظام اداری بسیار کاهش می یابد. فساد و ناکارآمدی رویه ای غالب است و بدتر از همه، بازیگران موجود ترجیح می دهند ترک کنند. این سیستم اداری ناکارآمد است و مانع پیشرفت می شود. به قول معروف: «بچه به دنیا می آید تا نان آور خانه باشد، اما قاتل زندگی می شود!»

از اوایل دهه 1460 نظام گزینش در ایران به دلایل امنیتی و اقدامات تروریستی مسیر عجیبی را در پیش گرفت و بسیار محدود و بسیار سریع بود. اما از آنجایی که اکثریت جامعه با ارزش های رسمی مطابقت داشتند، این محدودیت ها در ابتدا چندان به چشم نمی آمد. اما کم کم با افزایش فاصله از ارزش های رسمی، ورودی ها به سیستم اداری بسیار محدود و بی کیفیت شد. گاه در دوره روسای جمهور اصلاح طلب پنجره ورود بازتر بود اما در سال های اخیر قوانین و مقررات نامناسب تری برای پذیرش نیرو و ورود به این ساختار مهم ایجاد شده است. به خصوص در مورد زنان، محدودیت های عملی بسیار بیشتری وجود دارد; زیرا شکاف های ارزشی ذکر شده در بالا با ارزش های رسمی بارزتر است.

پس از انتخابات گذشته و در زمان تشکیل دولت، گشایش در سطوح بالای اداری تا حدودی رخ داد، به گونه ای که می تواند امید به آینده را افزایش دهد. اما این به هیچ وجه کافی نیست. این گشودگی باید در سطوح متوسط ​​به خصوص در سطوح پایین اداری نیز رخ دهد، در غیر این صورت همه تغییرات بی اثر خواهد بود. پذیرش و انتخاب در نظام اداری امتیازی نیست که به این یا آن شخص داده شود. حق شهروندی است و ملاک اصلی اخذ آن صلاحیت عمومی و حرفه ای است. صلاحیت های حرفه ای بسته به شغل مورد نیاز نسبتاً واضح هستند و شاخص هایی برای اندازه گیری این بخش از صلاحیت مورد توافق قرار می گیرند. اما شاخص های صلاحیت عمومی و اخلاقی نباید به گونه ای باشد که تعداد زیادی از شهروندان از ورود و پیشبرد ساختار اداری محروم شوند. این شاخص ها باید به گونه ای باشد که بتوان در فضای عمومی به صورت رسمی اعلام کرد و از آنها دفاع کرد. پژوهشگران حق ندارند نامزدها را فراتر از این ارزش های رایج و پذیرفته شده در جامعه ارزیابی کنند.

داوطلبان باید حق شکایت به مراجع قضایی را داشته باشند. در واقعیت، نمی توان شاخص هایی را ایجاد کرد که افراد خود را به طور پیش فرض از پذیرش محروم بدانند. بخش مهمی از سوالات و معیارهای گزینش عمومی و غیرحرفه ای فاقد اعتبار عقلانی است. علاوه بر این، سهم معیارهای مصاحبه غیرحرفه ای در پذیرش نهایی نباید به گونه ای باشد که بر معیارهای صلاحیت حرفه ای غلبه کند. نظام گزینش در ایران یکی از دلایل رشد دروغ و ریا و ریا شده است و هیچ چیز به اندازه این ویژگی برای دینداری مضر نیست. این ساختار نامزدها را وادار می کند که برخلاف میل و نظرات خود صحبت، عمل یا نوشتن کنند. چنین وضعیتی منجر به فروپاشی شخصیت انسانی داوطلب می شود و صلاحیت اداری خود را از دست می دهد.

برای حل این مشکل نه تنها معیارهای گزینش باید حرفه ای و شفاف باشد، بلکه در سطح استعلام برای احراز پست های دولتی باید معیارهایی را در نظر گرفت که ورود به سیستم اداری منجر به افزایش تعداد آنها شود. کارایی و تحرک. اگر پزشکیان برای ریاست جمهوری یا ظفر قندی برای وزارت تأیید شوند، باید موانع حضور آنها در سطوح میانی برطرف شود. ورود محدود به سیستم اداری دولت باعث ایجاد شکاف بزرگ در کارایی بین بخش خصوصی و دستگاه اداری می شود و این در نهایت منجر به تزلزل هر دو بخش می شود. زیرا بخش دولتی مانع حرکت و پویایی بخش خصوصی می شود. فساد و ناکارآمدی، و همچنین مهاجرت کارگران ماهر، اغلب ناشی از این حالت انتخابی است.

خلاصه این شکاف را جدی بگیرید.

تبلیغات بنری

entekhab به نقل از هورناز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *