کیهان: بلک فرایدی باعث به تاخیر افتادن ازدواج‌ها می‌شود

عباس شمسی در یادداشتی در کیهان نوشت: تامین نیازهای اولیه و ضروریات زندگی به صورت معقول و واقعی که زندگی را تسهیل می کند، نه تنها امری پسندیده، بلکه امری ضروری است که هیچ عقل سلیمی با آن مخالفت نمی کند. اما وقتی بنا به دلایلی این دغدغه برای نیازها و نیازهای زندگی از مدار واقعی خود خارج شد و ارضای خواسته ها و نیازها جای خود را به مصرف گرایی و اسراف افراطی داد، باید نگران بود. اگر در جامعه ای افراد زیادی هستند که در تامین اولیه ترین مایحتاج زندگی خود مشکل دارند، تشویق به زندگی بیهوده و مصرف گرایی غیرمنطقی از سوی دیگر افراد جامعه از الزامات عدالت نیست.

این روحیه مصرفی، گرایش به زیاده روی و تنوع طلبی در وسایل زندگی که گاه از مرزهای لغزنده و خطرناک اشرافیت فراتر می رود، تابع عوامل تحریک کننده بیرونی و نیز خلق و خوی شخصی یا خانوادگی مردم است. گاهی اوقات، یک تخفیف جذاب می تواند افراد را تشویق کند که خارج از نیازها و واقعیت های زندگی خود خرید کنند.

این روزها بر اثر کپی برداری های نامفهوم، کاریکاتوری و تامل برانگیز، شاهد تبلیغات متعدد، عظیم و تحریک کننده در فضای مجازی و پیشنهادات برخی مغازه ها و فروشگاه های کشورمان تحت عنوان جمعه سیاه یا جمعه سیاه هستیم. ”! علاوه بر این، این پدیده نمونه دیگری از نفوذ فرهنگی غرب و تلاش برای تغییر سبک زندگی اسلامی ایرانی است که عمدتاً به حراج های آخر سال در کشورهای غربی مرتبط است و ما نمی توانیم ارتباط آن را با فرهنگ اسلامی خود درک کنیم. در اواسط آذرماه باید پذیرفت که ترویج چنین فرهنگ ناشناخته ای در این مقیاس و سطح، مصداق بارز افتادن در دام و چاه اسراف، مصرف گرایی و سرمایه سوزی است.

و از این «جمعه سیاه»، صرف نظر از اینکه واقعاً برای خرید کالایی که نمی داند چقدر جزو نیازهای واقعی اوست، سود ناچیزی نصیب شخص می شود یا خیر، چیزی جز استقبال از آن برای جامعه عایدش نمی شود. از چیزی فرهنگ تهاجمی و مخرب و دامن زدن به مصرف گرایی و شکاف اجتماعی.

حال اگر بخواهیم موضوع دامن زدن به مصرف گرایی را از زاویه ای دیگر و از سطحی بالاتر تحلیل کنیم، با عوامل مختلف تاثیرگذار در این حوزه، از فضای مجازی و فضای مخرب اینستاگرام گرفته تا سینما، تلویزیون شبکه خانگی، سلبریتی ها، نفوذ فرهنگ غرب و غیره. متاسفانه; از مروجین این فرهنگ غلط و مخرب صدا و سیما هستند!

نمونه ای از این ادعا را می توان در برخی از سریال ها و برنامه ها به ویژه با توجه به انبوه تبلیغات عظیم و گسترده شبانه روزی و رها شده مشاهده کرد که همان کاری را که دارکوب با درخت انجام می دهد با روح و روان مخاطب می کند. !

در سال‌های اخیر شاهد گسترش مراکز خرید و فروشگاه‌های زنجیره‌ای و اخیراً گروه‌های تجاری بزرگ با آدرس‌های مختلف در شهرهای بزرگ کشورمان بوده‌ایم که علاوه بر درست یا نادرست بودن این گروه‌ها و یا مدل‌های مخرب و سازنده را تشکیل می‌دهند برای گسترش آنها شاهد تبلیغات مستمر بوده ایم و از این دست مراکز سریالی، وسوسه انگیز، آزاردهنده و عجیب و غریب هستیم که این حجم از تبلیغات مروج مصرف گرایی برای رسانه ملی قابل قبول به نظر نمی رسد.

در نتیجه این حجم از تبلیغات، انگیزه و نشان دادن سطح مشخصی از امکانات جذاب، شاهد نوعی تغییر فرهنگ و سبک زندگی در بین مردم خواهیم بود و البته سطح مشخصی از امکانات، ملزومات و ملزومات به عنوان ارائه می شود. استاندارد خانواده مطلوبی که هر خانواده ای نمی تواند آن را پیدا کند، البته برخی از آنها تحت تأثیر این فضا به سختی به این سطح از استانداردهای کاذب می رسند و برخی از آنها با ظرفیت بالاتری روز به روز به مصرف گرایی و اسراف می پردازند و روز بیرون.

با این اقدام، استانداردهای دست نیافتنی زندگی و امکانات خانوادگی حاکم بر جامعه، تأخیر در ازدواج، بی میلی به بچه دار شدن یا اختلافات درون خانواده و خدای ناکرده طلاق و جدایی به دلیل ناتوانی در رسیدن به این استاندارد نادرست است. چیزی تصادفی؟ آیا عجیب و غیرمنتظره خواهد بود؟!

در شرایطی که همگان اذعان دارند که امکانات، دسترسی و سطح زندگی اکثریت افراد جامعه – در مقایسه با سال های اولیه انقلاب بسیار بالاتر بوده است. پایین بودن میزان رضایت از زندگی در مقایسه با آن سال ها را باید ناشی از افتادن در دام استانداردهای نادرست امکانات و نیازهای زندگی و نارضایتی از دارایی ها دانست.

شاید مسئولین محترم صداوسیما دلیل این همه تبلیغات در ترویج مصرف گرایی را تامین مالی می دانند و باید به گونه ای دیگر به این نیاز پاسخ داده شود.

آنچه از مسئولان محترم صداوسیما که علاقه مند و خواهان حفظ فرهنگ اصیل ایرانی اسلامی هستند انتظار می رود این است که به جای این اقدام مخرب بیان شده با تولیدات متنوع، جذاب و غنی در قالب های مختلف هنری، فرهنگ هایی مانند ازدواج آسان، فرزندآوری و… تقویت روابط اجتماعی و استفاده بهینه از اموال و غیره.

بنابراین سایر رسانه ها، نهادها، شخصیت های فرهنگی و اجتماعی، حوزه های علمیه و بسیاری دیگر سهم و نقش خود را دارند که باید مورد تاکید و مطالبه قرار گیرد.