تقی آزاد ارمکی: برای اولین بار سلبریتی ها به حاشیه رفته‌اند

تبلیغات بنری

هورناز (hornaz.ir):

چمران: یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: 50 درصد جمعیت ما شرکت نکردند و حداقل 20 درصد می توانستند شرکت کنند. این 20 درصد بسیار مهم است. زیرا آقای مدزیکیان سقوط و جایگزینی قدرت خواهد داشت. بنابراین به حدود 30 درصد انرژی نیاز دارد. این مردم کجا هستند؟

تقی آزاد ارمکی، یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران، در گفت‌وگویی با تاکید بر اینکه بدترین اتفاق ممکن برای پزشکیان، بازگشت درگیری‌های قدیمی است، می‌گوید: «دولت ملی» یعنی کسانی که علتشان تقویت است و توسعه کشور، رفع موانع ارتباطی با جهان و کاهش خشونت و کاهش ناهنجاری ها و درگیری های درون نظام.

در ادامه مشروح این گفتگو را می خوانید:

* فرصت طلبان یا به عبارتی مجاهدین شنبه، یعنی کسانی که حتی در زمان انتخابات شرکت نکردند و بعد از اعلام نتایج انتخابات نزد آقای مزکیان می آیند، چه بلایی سر دولت آقای مزیکیان می توانند بیاورند؟

این حادثه کسانی که مدافع نبودند و بعد از پیروزی و محاصره انسان رخ می دهد، عمدتاً از زمان های قدیم وجود داشته است. مخصوصاً در مورد فردی که اعلام می کند من به حزبی نیستم، به گروهی تعلق ندارم و می خواهم فراگیر باشم، خطر بیشتر است. هر کدام از دولت های قبلی با یک عده شروع به کار کردند و بعد از روی کار آمدن همین گروه ماندند و بر مسند قدرت نشستند.

برای پزشکیان، این بسیار ملموس است و می تواند باعث تصادف شود. به معنای به کارگیری کسانی است که به اهداف و آرمان های آن اعتقاد ندارند و نتیجه احتمالی آن تحریف آرمان های آنهاست که مشارکت بر اساس آن امکان پذیر می شود مانند حقوق شهروندی و توجه به محیط زیست و نژادها و اقلیت های ملت. . صداهای نامفهوم و مانند آن

حرفه ای هایی که به درگیری های قدیمی می آیند باز خواهند گشت. یعنی در حال احیای اختلافی هستند که بین آنها و رقبایشان در دولت جدید وجود داشت. این بدترین اتفاقی است که ممکن است برای یک پزشک بیفتد. نتیجه اول اینکه مسائل و موضوعات اساسی مطرح شده توسط آقای پزشکیان فراموش می شود و دوم اینکه باعث احیای مبارزات و درگیری های قبلی می شود و انرژی دولت را می گیرد که در این صورت دولت قبل از سال دوم اعلام ورشکستگی می کند. .

برخی از سران کشورها در این مدت شروع به تغییر اعضای دولت می کنند اما در ایران این اتفاق نمی افتد و مشکلاتی برای دکتر ایجاد می شود.

*آقای ظریف به عنوان کسی که بیشترین تلاش را برای جانشینی آقای مزکیان انجام داد، با بیان اینکه هیچ سمتی در دولت چهاردهم را نمی پذیرم، اعلام کرد که 60 درصد اعضای دولت آقای مزکیان سابقه وزارت ندارند و سابقه وزارت ندارند. میانگین سنی کمتر از 50 سال است. از آنجایی که بر عدم حضور سالمندان تاکید داشتید، ارزیابی شما از این موضوع چیست؟

اینکه جوان هستند و سابقه خدمت ندارند هم خوب است و هم بد. خوب است زیرا افرادی را که سبدهای خود را رها کرده و برای خدمت، مسئولیت و رهبری آماده شده اند، دور می کند. از تکرار اختلافات قبلی خودداری کنید. اما مشکل اینجاست که ممکن است افراد ساده ای به کار گرفته شوند که تاریخ تحولات، درگیری ها، مسائل و رویدادهای ایران را نمی دانند. من با ترکیب موافقم که البته آقای مزیکیان هم گفته.

جوانانی که می آیند باید مختصات آن وزارتخانه را داشته باشند و در دعواها حضور داشته باشند. مناقشه یعنی ظهور جامعه جدید ایران، نسل جدید و مسائلی که در جامعه ایران به وجود آمده است. مشکل سالمندان این است که مسائل جدید را نمی شناسند و نمی دانند جامعه به کدام سمت می رود. اگر این آشنایی وجود داشته باشد، به نظر من خیلی خوب است. اگر دکتر این کار را می کرد، می دانید چه اتفاقی می افتد؟ او همچنین به سمت پیروزی در انتخابات دولت دوم می رود و خود را با جامعه ای که نیامده و شرکت نکرده است همراه می کند.

آذری جهرمی وزیر موفقی در دوره روحانی بود

50 درصد جمعیت ما شرکت نکردند و حداقل 20 درصد آنها می توانستند شرکت کنند. این 20 درصد بسیار مهم است. زیرا آقای مدزیکیان سقوط و جایگزینی قدرت خواهد داشت. بنابراین به حدود 30 درصد انرژی نیاز دارد. این مردم کجا هستند؟ در میان زنان، مردان جوان، اقوام و کسانی بودند که اصلاً شرکت نکردند. اگر این اهالی وارد شوند و بتوانند موفق شوند، مثل آذری جهرمی که در دوره آقای روحانی وزیر موفقی بود و به عنوان رئیس جمهور دیده می شد، این افراد مفیدی هستند که می توانند جامعه و جمهوری اسلامی را نجات دهند. یک دوره جدید وارد کنید. عصر جدید یعنی شناخت مسائل و مشکلاتی که این کشور از آن رنج می برد تا انشاءالله نادیده گرفته شود.

افزایش سهم زنان در دولت یک واقعیت و یک ضرورت است

*به صحبت درباره زنان اشاره کردید. گمانه زنی ها درباره شورای دولت آقای مدشکیان حاکی از آن است که تعداد زنان نسبت به دوره های قبل بیشتر است. مثلاً این احتمال وجود دارد که سخنگوی ایشان خانم زرآبادی باشد که در 45 سال گذشته سخنگوی خانم دولت نبوده است. این افزایش سهم زنان در دولت را چگونه ارزیابی می کنید؟

افزایش نیست، یک واقعیت و یک ضرورت است. با روحانیت، نیروهای سنتی و مجلس مشکلاتی وجود دارد، اما جامعه زنان ایران فقط چهار پنج نفری نیستند که در دولت ها بودند. به نظر من اینها مثل همان پیرمردهایی هستند که درگیری های قدیمی را بازتولید می کنند و کار پیشرفت نمی کند. اگر می توانستند در دولت های قبلی این کار را می کردند. بسیار مهم، وزیری که قبلاً در وزارتخانه بوده است، حق ندارد در دولت جدید وزیر شود. زیرا اگر توانایی عمل داشته باشد و اگر عمل نکند حکایت از عدم توانایی او دارد.

به نظر من بازگشت به اینها اشتباه است. من صریح صحبت می کنم و ممکن است مردم از من ناراحت شوند. اما اگر می توانستند کاری انجام دهند، آن را انجام دادند. باید بنشینند و حکم مشاوره را بگیرند. به افرادی که ظرفیت دارند فرصت حضور در وزارتخانه ها داده نمی شود. همچنین شامل زنانی می شود که تعداد آنها به چهار یا پنج نفر در دولت ها می رسد. اگر می توانستند کاری انجام دهند، آن را انجام دادند. این نشان می دهد که آنها بیش از این توانایی نداشتند و زنان دیگری نیز باید در کنار آن بیایند.

اگر زن شایستگی و توانمندی دارد، تا جایی که می توانید از او استفاده کنید

چرا ما جنسیت گرا به نظر می رسیم؟ اگر زن واجد شرایط و توانایی است، تا جایی که می توانید استخدام کنید. اگر نه، چرا اصرار دارید از یک زن ناتوان کمک بگیرید؟! سپس به زنان جامعه ایران نگاه کنید. این خانم ها حدود 30 یا 40 سال است که درس می خوانند و می نویسند و تلاش می کنند، اما اجازه بالا رفتن به آنها را نمی دهند. همین امر در مورد اقوام و جوانان نیز صدق می کند.

حوزه بیرونی و عمومی جهان از طریق کارشناسان سیاست گذاری است، اما در سیاست و عمل این جوانان هستند که عمل می کنند. شما به وزرای دولتی که جوان و شاغل هستند نگاه کنید. زیرا آنها انرژی، توانایی، هوش، آرزو، آینده دارند و دنیا را می شناسند. این جوانان مختصات لازم برای توسعه یک سازمان یا نهاد را دارند.

به نظر من باید این نگاه جنسیتی را کنار بگذاریم که دو، سه یا چهار زن در هیئت دولت باشند و به توانمندی های مردم توجه کنند. اگر وزیر نشوند افراد مهم این جامعه خواهند بود. مثلاً کاندیدا بودند و قبول نشدند. به نظر من یک نیروی اجتماعی قوی تشکیل می شود و فردا واسطه بین دولت و مردم خواهد بود. نیرویی که باید شکاف و شکاف بین جامعه را کاهش دهد این افراد هستند. این ساکنان می توانند هرج و مرج و بی نظمی را کاهش دهند و جامعه را به جلو ببرند.

«طبقه متوسط» از تحولات جامعه ایران رانده شده است

متأسفانه در این بحث ها دو سه چیز را فراموش می کنیم. چون ما به دنبال مردم هستیم. ما باید به رابطه بین نظام سیاسی خود و نظام طبقاتی توجه بیشتری داشته باشیم. در روند تحولات جامعه ایران، برخی از گروه های اجتماعی تقریباً طرد شده اند و در عین حال طبقه متوسط ​​نیز از این حادثه طرد شده است.

اگر طبقه متوسط ​​به آن ملحق نمی شد، پزشکیان پیروز نمی شدند

من مرحله دوم انتخابات 1403 و موفقیت آقای مدشکیان را با رهبری و فعالیت ایشان جزء طبقه متوسط ​​می دانم. اگر طبقه متوسط ​​وارد نشود، آقای مزیکیان تقریباً نمی تواند برنده شود. چون بحث طبقه متوسط ​​نظم و اخلاق و صلح و سازندگی است و دید که اگر آقای جلیلی بیاید این پروژه را خراب می کند. و سپس فعال شد. دانشگاهیان چقدر در این زمینه فعال هستند؟ اکثرا سریع فعال شدند تا آقای مدزیکیان بیاد و موثر باشه.

به هر حال باید مسائل طبقه متوسط ​​را جدی گرفت. اگر قرار است جامعه به نظم و هماهنگی برسد، این طبقه متوسط ​​است که می تواند جامعه را توجیه کند، به صلح دعوت کند و افراط گرایی را متوقف کند. اقدامات آقای جلیلی باعث نادیده گرفتن طبقه متوسط ​​و گسترش افراط گرایی شده است.

نکته دوم حاشیه سازی سلبریتی ها در این انتخابات است که به نظر من چیز عجیبی است و هیچکس در جامعه به آن توجه نمی کند. چون سلبریتی ها مست از شهرت، پول، ثروت و قدرت هستند و تصور می کنند اگر وارد شوند چه اتفاقی می افتد. هیچ سلبریتی وارد این عرصه نشده است. در تمام سینمای ایران مردی را می بینیم که آمد و ورزش نیامد. اکثر آنها از دانشجویان کالج بودند که بخشی از طبقه متوسط ​​مهم بودند.

به حاشیه راندن سلبریتی ها دولت را از پدیده پوپولیستی نجات داده است

* آیا این به حاشیه راندن سلبریتی ها در انتخابات نمی تواند نقطه قوت باشد؟

قدرت است. اتفاق بسیار خوبی برای ایران افتاد که دولت را از پدیده پوپولیستی نجات داد. نخست وزیر می گوید من با کارشناسان، کارشناسان و گروه های تخصصی که آمده اند کار می کنم. این نقطه قوت دکتر مدزیکیان است که می تواند با آرامش عمل کند و با ارجاع به متخصصان و دانشگاهیان کار کند. بگذارید سلبریتی ها به حاشیه بروند و کار معروف خود را انجام دهند. چه نسبتی با سیاست دارند؟! باید در حوزه ادبیات داستانی و مد کار کنند، اما نباید بیایند در این زمینه کار کنند و فردا طلبکار باشند.

به اعتراضات 1401 نگاه کنید، سلبریتی ها بازی را خراب کردند و نگذاشتند نتیجه بدهد. تندروهایی که شکل گرفتند، هر کدام پیشنهاد فروپاشی رژیم را دادند و خودشان از حوزه نفوذ خارج شدند. به نظر من این اتفاق خوبی است که برای اولین بار در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی، سلبریتی ها به حاشیه رفته اند.

نقطه قوت پزشکیان این است که در مورد اقوام صحبت می کنند

نکته دیگر در این انتخابات که به نظر من نقطه قوت آن است این است که آقای مازیکیان در مورد اقوام صحبت می کند. اقوام می آیند، اما همه اقوام نمی آیند. اکنون، در برخی از بخش ها، آنها مشتاق هستند که پزشکیان موضوع فروپاشی زمین را مطرح کنند و گروه های قومی را برجسته کنند. این اصلا درست نیست. اقوام هم آمدند، بیشتر زجر کشیدند و بیشتر رای دادند. اما این بدان معنا نیست که حادثه عجیبی رخ داده و زمین فرو ریخت.

پزشکیان به صداهای ناشنیده در جامعه ایران توجه کردند

مهمترین موضوع بحث صداهای شنیده نشده در جامعه ایران است که آقای پزشکیان به آن علاقه داشت. افراد دارای تجربه سیاسی باید در سطح مشاور قرار گیرند. مثلاً آقای ظریف خیلی خوب صحبت می‌کند و می‌گوید: «فکر نکنید من به قدرت رسیدم».

صدای جامعه به گوش برسد تا بتوانیم حکومت ملی جامع و مؤثر در رفع کاستی ها و افزایش مشروعیت نظام سیاسی و از سوی دیگر تقویت بنیان های اجتماعی و همبستگی ایجاد کنیم.

مشکل اصلی کشور تحریم ها، برنامه جامع اقدام مشترک و گروه ویژه اقدام مالی است.

*شما به دولت جامع ملی اشاره کردید و من در فضای مجازی دیدم کسانی بودند که می گفتند آقای جلیلی بیشترین رای را در استان خراسان جنوبی به خود اختصاص داده است و از طرفی 13 میلیون رای آورده است. ایشان پیشنهاد واگذاری سمت استانداری خراسان جنوبی را به آقای جلیلی داده بودند. شما در مورد آن چه فکر میکنید؟

این یک «دولت ائتلافی» است نه «دولت ملی». دولت ائتلافی ضعیف است. زمانی که رای کافی به دست نیاورد، با رقیب خود متحد می شود تا حریف اصلی را حذف کند. دولت ملی بحث دیگری است. پس از پیروزی، آنها باید بدانند که مسائل اساسی کشور چیست. در رقابت، موضوع اصلی کشور راست و چپ یا اصولگرایی و اصلاح طلبی است. مشکل اصلی کشور تحریم ها، برنامه جامع اقدام مشترک و گروه ویژه اقدام مالی است. مشکل اصلی کشور این است که به رکود فرهنگی و تعطیلی پروژه توسعه اقتصادی رسیده ایم. کدام یک از اینها را آقای جلیلی حل می کند؟! او مسبب همه این موارد بود.

دولت ملی یعنی کسانی که رسالتشان ارتقا و توسعه کشور، رفع موانع ارتباط با جهان، کاهش خشونت و محدود کردن ناهنجاری‌ها و درگیری‌های درون نظام است. ما باید چنین افرادی را پیدا کنیم و قطعاً نه فردی مانند جلیلی. چون دلیل اصلی همه چیزهایی است که گفتم. آیا باید دوباره با او ائتلاف کنیم تا این ادامه پیدا کند؟! دولت ملی به افراد دیگری نیاز دارد.

حتی برخی از کسانی که در پیروزی آقای دکتر پزشکیان نقش داشتند نمی توانند برای این پروژه ملی دولت موثر باشند. زیرا آنها در دوتایی گالیله و تبی بودند و در اینجا ما به وحدت ملی نیاز داریم که موضوع دیگری است. ما باید در این موارد تأمل و فکر کنیم و امیدوارم حوزه سیاستگذاری دکتر پزشکیان نیز به این موارد توجه کند.

تبلیغات بنری

entekhab به نقل از هورناز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *