مسعود نیلی، اقتصاددان: در اقتصاد همان‌طور که معجزه نداریم، بن‌بست هم نداریم / شرایط امروز به لحاظ تاریخی وضعیتی کاملا خاص قلمداد می‌شود

هورناز (هورناز):

جماران: مسعود نیلی عصر دوشنبه پس از مناظره اقتصادی نامزدهای ریاست جمهوری در یادداشتی نوشت: حقیقت این است که اقتصاد ایران از سال 1395 وارد مرحله جدیدی از حیات خود شده است و نمی توان با آن رفتاری مشابه داشت. قبل از. متأسفانه این تغییر بزرگ هنوز توسط سیاستمداران ما از همه فرقه ها درک نشده است و بنابراین “همه” هنوز در عصر “زبان شیرین” زندگی می کنند. یکی از شما شش نفر، به جای امیدهای واهی که اساساً غیرقابل باور هستند، بیایید و صادقانه به مردم بگویید که به خوبی می دانید که نمی توانید معجزه کنید. اما بگوید در اقتصاد همانطور که معجزه نداریم بن بست هم نداریم.

متن این یادداشت به این شرح است: «اقتصاد ایران در شرایط کنونی، از نظر مسائل و چالش‌های پیش روی خود، در حال گذراندن مرحله‌ای خاص است. یکی پس از دیگری گشوده شده و در نتیجه مرهمی بر روی این زخم ها زده شده است. و عمق مشکلات و این باعث شده است که نه تنها آینده میان مدت، بلکه آینده بلندمدت اقتصاد ایران به شدت به روش مدیریتی و تصمیماتی که در چند سال آینده اتخاذ خواهد شد، وابسته شود. چالش ها، مسعود نیلی و همکاران، منتشر شده در پاییز 2016)

دوشنبه شب پس از تماشای قسمت سوم و پایانی مناظره اقتصادی نامزدهای ریاست جمهوری، خوابم نبرد و کابوس های مختلفی دیدم. در ذهنم، مشکلات عظیم اقتصادی را به شکل «درهم» در یک سر ترازو و هر شش نامزد را به شکل «درهم» در سر دیگر می‌گذاشتم و می‌دیدم که آیا این دومی تکان می‌خورد یا نه. ناگهان یاد مقدمه کتاب «چگونه بر چالش های اقتصادی ایران غلبه کنیم» افتادم که در اوایل پاییز 1395 نوشتم. جملاتی که در ابتدای این مقاله می بینید در فضای آخرین اطلاعاتی که در سایت داشتیم نوشته شده است. زمان، یعنی شرایط مساعد برای رشد اقتصادی 7.8 درصدی در سال 1395 و تورم 9 درصدی در همان سال با همان ارقام ماه های موجود برای سال 1395. البته با این اعداد، این متن بسیار تلخ و نامتناسب به نظر می رسید. واقعیت اقتصاد در آن زمان اما جملات او امروز آشنا به نظر می رسد. صبح سه شنبه کتاب را باز کردم و چند سال بعد به فهرست نگاه کردم. دیدم بیش از 100 عنوان حاوی پیشنهادات دقیق و کاربردی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور است. غم شدید آن روزها دوباره بر دلم نشست و چرا سیاست در کشور ما در برابر تصمیمات دشوار اما درست مقاومت می کند.

از نظر تاریخی وضعیت کنونی کشور ما بسیار خاص است

شکی نیست که وضعیت کنونی کشور ما از نظر تاریخی وضعیت بسیار ویژه ای تلقی می شود و به لحاظ نقشی که در تعیین سرنوشت آینده خود خواهد داشت. اتفاقی که برای ما افتاد و ما را به اینجا رساند، نتیجه آن است که اقتصاد با همه امکاناتش اعم از نیروی انسانی، منابع طبیعی، ظرفیت های تولیدی و امکانات زیربنایی، دهه ها قربانی سیاست شده است. منابع فراوان نفت و گاز در زمان جوانی و نشاط اقتصادی به جای ایجاد رونق پایدار و بلندمدت برای اقتصاد به عنوان پوشش و ضربه گیر برای حکمرانی ناکارآمد مورد استفاده قرار گرفت و اکنون که ضعیف و فرسوده شده است. دیگر قادر به ایفای نقش قبلی خود نیستند. کند است، بنابراین کاستی ها را آشکار می کند.

استفاده آسان از موهبت های طبیعی باعث شد که به نظر برسد حکمرانی کار ساده ای است

به گزارش جماران، نیلی در بخشی دیگر از این یادداشت اشاره کرد که منابع آبی محدود کشور در آن زمان به دلیل ناآگاهی به عنوان ابزاری برای برقراری عدالت اجتماعی و رفع تشنگی خاک، سال ها نیاز به درمان ویژه ای داشت. اصلاح به دلیل تعصب به عنوان یک ابزار. زمین تشنه امروز با درد فقط زبانش را به سوی آسمان بلند کرد، شاید قطره ای بر آن فرود آید و چشمان تنگش به سوی فرمانروایی می نگریست که ممکن است پس از گذشت زمان و تجربه های دردناک جهل و تعصب را کنار بگذارند و این الهی را برکت مبنای این اهداف نبود. بهره‌برداری آسان و ارزان از نعمت‌های طبیعی این گونه به نظر می‌رسد که حکمرانی امری ساده و بدون دردسر است. این به عنوان فرآیندی در نظر گرفته شده است که در آن شما در ابتدا منابع و توانایی های خدادادی را پرورش می دهید و در نهایت محبوبیت کسب می کنید. شما می توانید به درون مردم وارد شوید، منابع طبیعی غیرقابل برگشت و منابع مالی تورمی را بین آنها تقسیم کنید و با غرور از فریاد شادی و قدردانی آنها لذت ببرید.

حقیقت این است که اقتصاد ایران از سال 1395 وارد مرحله جدیدی از حیات خود شده است و دیگر نمی توان مانند گذشته با آن برخورد کرد. متأسفانه این تغییر بزرگ هنوز توسط سیاستمداران ما از همه فرقه ها درک نشده است و بنابراین “همه” هنوز در عصر “زبان شیرین” زندگی می کنند.

بودجه ظرفیت کشف نشده ای برای افزایش حقوق معلمان، پرستاران و دیگران ندارد

در سیستم بانکی منابع اضافی برای کمک به تولید وجود ندارد

یکی از شما شش نفر، به جای امیدهای واهی که اساساً غیرقابل باور هستند، بیایید و صادقانه به مردم بگویید که به خوبی می دانید که نمی توانید معجزه کنید. اما بگوید در اقتصاد همانطور که معجزه نداریم بن بست هم نداریم. او باید بگوید که می‌داند در چارچوب «استراتژی‌های موجود»، بودجه دولت به دلیل کسری زیاد، توانایی کشف نشده‌ای برای افزایش حقوق معلمان، پرستاران و دیگران را ندارد. در سیستم بانکی، منابع اضافی برای کمک به تولید تنها به قیمت افزایش بار تورم به زندگی مردم وجود دارد. نترسید که در چارچوب تحریم های بین المللی و محدودیت های مالی، منابع ارزی کشور به سختی می تواند از شرایط فعلی فراتر رود.

مردم! در هر صورت روزهای سختی خواهید داشت

رک و پوست کنده بگویید که می داند باید با شرایط سخت کنار بیاید. از سال 2016 به بعد تا اطلاع ثانوی دوران روسای جمهور محبوب به پایان رسیده است. او باید بگوید که می داند راه موفقیت آمیز توسعه صلح آمیز کشور بسیار طولانی است. یکی از شما لقمه صادق دردهای مردم باشد و بگوید ای مردم! در هر صورت روزگار سختی خواهید داشت و هرکس خلاف این را بگوید یا نادان است یا متوهم.

ما در یک دوراهی حساس هستیم

مسیری با سختی های غیرقابل تحمل و مسیری با فرصت های بالقوه وجود دارد

بگذارید بگوییم که در یک دوراهی حساس هستیم. از یک جهت، بسیاری از سختی‌های «خاص» منجر به سختی‌های غیرقابل تحمل‌تر می‌شود و از سوی دیگر، بسیاری از سختی‌ها به فرصت‌های «بالقوه» و فردایی بهتر پس از آن منجر می‌شود. بگو که نمی خواهد کورتینوتراپی انجام دهد.

به جای اینکه تصویری زیبا اما رویایی از آینده به مردم نشان دهیم، تصویر واقعی خود را ارائه دهیم.

مسیر فریب عواقب دردناک و جبران ناپذیری دارد. وی به مردم گفت آنچه که قطعا می تواند قول بدهد این است که زبان رئیس جمهور در سیستم تصمیم گیری است. وی تاکید می کند که چالش های شدید اقتصادی راه حل دارند، اما باید از کریدور سخت سیاسی عبور کنند و می داند که عبور از این کریدور با مشکلات و خطرات شکست زیادی مواجه است. به جای اینکه تصویری زیبا اما رویایی از آینده به مردم نشان دهیم، تصویری واقعی از خودمان نشان دهیم. آدم های واقعی با لبخندهای خشکی در داخل یک قاب هستند. بنابراین در همان چارچوب بیایید تا فکر کنند شما در کنار آنها خواهید بود.

مردم از یک رئیس جمهور “عادی” برای موقعیت های “غیر عادی” خود راضی هستند.

من معتقدم که مردم به دلیل شرایط «غیر طبیعی» از یک رئیس جمهور «عادی» راضی هستند. پس سعی نکنید از خود قهرمان بسازید، زیرا واقعاً اینطور نیستید. ما در مرحله انتقالی هستیم. تحول اقتصادی، تحول فرهنگی و تحول سیاسی. این یک انتقال طولانی خواهد بود و شما باید بتوانید نشان دهید که فقط می توانید یک حلقه در این زنجیره طولانی باشید. مردم به دنبال سیاستمداری هستند که در تاریکی با نورهای ضعیف جنسیت خود را بشناسند. در سیاست بر خلاف اقتصاد، بن بست و معجزه داریم. نمی گویم با انتخاب این روش می توانید معجزه کنید، اما از این روزهای باقیمانده استفاده کنید تا کمی از تنگنا بکاهید.