عباس عبدی: واکنش منتقدان وضع موجود به رای‌آوری همه وزرای پیشنهادی پزشکیان، داستان سوار شدن ملانصرالدین و پسرش بر الاغ بود که به هر نحوی سوار آن شدند، مورد اعتراض و تمسخر قرار گرفت

تبلیغات بنری


هورناز (hornaz.ir):

عباس عبدی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:

شاید تصور نمی شد رای همه وزرای پیشنهادی آقای مزاکیان در مجلس به نتایج منفی در میان برخی از منتقدان شرایط کنونی منجر شود. در واقع می توان گفت داستان سوار شدن مولن نصرالدین و پسرش بر الاغی که به هر حال سوار آن شدند، مورد تمسخر و تمسخر برخی قرار گرفت. اگر دولت پیشنهادی رأی نیاورد، از یک طرف اشتباه می کنند، از طرف دیگر اگر حمایت نمی شوند. به نظر من فرهنگ و ادبیات آشتی هنوز در میان برخی از نخبگان ما در حاشیه است یا غایب است. در واقع یکی از دلایلی که هنوز وارد روند آشتی نشده ایم، نبود بسترهای فرهنگی است. البته اکنون مبانی عینی موازنه قوا به خوبی مهیا شده است، اما چون تاکنون و در گذشته نه چندان دور در زندگی سیاسی خود آشتی و سازش را تجربه نکرده ایم، از الزامات رفتاری و فکری و آداب آن آگاهی نداریم. بنابراین، در برابر ادبیات و ارزش‌ها، متحدانه مقاومت می‌کنیم و بر طبل مقاومت می‌کوبیم. حزب چند روزی است که در ستاد تبلیغات فعالیت می کند و انتظار می رود رئیس جمهور در تشکیل دولت ملاحظات خود را در نظر بگیرد، آیا موظف به هماهنگی با ارکان اصلی در ساختار قدرت نیست؟ فرض کنید او نباید این کار را بکند، اگر مجلس به وزرای او رای نمی داد، چه اتفاقی می افتاد؟ آیا او را به خاطر عدم هماهنگی زودهنگام برای جلوگیری از این مشکل محکوم نمی کنیم؟ اگر موضوع ساختار حزبی است، بهترین راه برای تفاهم و سازش گفتگو با رهبران حزب است.

البته نه ده ها حزب، بلکه دو سه حزب محدود. حالا بدون حزب چگونه می توان از مجلس نظر مثبت گرفت؟ البته در ساختار فعلی بهترین راه هماهنگی با رهبری است. آیا این به معنای ناتوانی رئیس جمهور است؟ مطلقا نه؟ این تصور غیرعاقلانه است. چطور می شود رئیس جمهور اینقدر درمانده باشد و ظفر قندی و مداری و امثال آنها را معرفی کند؟ این تصورات ساده لوحانه است. اگر همه اینها را ناشی از میل و اراده رهبر بدانیم، بهتر است و تحصیل نتیجه آن است و باید شادتر باشیم.

می گویند این رفتار خلاف قانون و خلاف تفکیک قوا است. این یکی از آن کلمات عجیب است. در همه جوامع دموکراتیک، بحث های واقعی در خارج از مراکز و نهادهای رسمی صورت می گیرد و سپس در این نهادها رسمیت می یابد. بنابراین، رئیس جمهور باید با همه افراد، نهادهای مرجع و ذینفعان مشورت و تفاهم کند. وی همچنین از همه اعضای کمیته های کارشناسی خواست وزرا و اعضای دولت را تعیین کنند و اتفاقاً اکثریت اعضای هیات وزیران از میان پیشنهادات این کمیته های کارشناسی انتخاب شدند. مشورت و هماهنگی در سطوح بالاتر طبیعی است. این دولت محصول قدرت توافق است. متأسفانه حتی در گذشته که جنبش اصلاحات شکل گرفت، فعالان و نخبگان سیاسی همچنان به ادبیات اپوزیسیونی که فرهنگ انقلابی بر ادبیات اصلاح طلبی باقی گذاشته بود علاقه داشتند و این ادبیات به یکی از معضلات اصلی جنبش تبدیل شد. الان هم رسوبات آن ادبیات در بین اصلاح طلبان رواج یافته است که به طور جداگانه به آن می پردازم و ادبیاتی است که در بین اصلاح طلبان و براندازان و از سوی دیگر در میان تندروهای تندرو بیشتر و بیشتر دیده می شود.

تفاوت بین روند توافق و تضاد در این است که سایر نقاط قوت را به عنوان نقاط ضعف در نظر می گیرند. مثلاً من از ابتدا علناً گفته ام که اگر دکتری به دلیل اشتباه حسابی انتخاب شود و ساختار سیاسی به زور تسلیم او شود، در چنین انتخاباتی شرکت نمی کنم، اما این ساختار باید آگاهانه آماده پذیرش آن باشد. . ضمن اینکه فکر می کردم همه امور را با رهبری هماهنگ کنند. طبیعی است که مجلس نمایندگان به دلیل ادعای اکثر نمایندگانی که خود را تابع رهبری می دانند، به تفاهم و هماهنگی رأی دهد. این یک وضعیت سیاسی جدید است و الزامات آن باید برآورده شود. هیچ اقدام غیرقانونی صورت نگرفت، در دولت های گذشته با رهبری هماهنگی کردند، اما چون بر اساس اجماع نبود نتیجه کمتری گرفتند. حالا طبق قانون مجلس نمایندگان وزرا را مورد بررسی قرار داد و رای داد و اگر رای نمی دادند هیچکس تغییر نمی داد. این تصمیم خودشان بود و به همین دلیل حدود 120 رای بین حداقل و حداکثر آرا اختلاف وجود دارد.

متأسفانه عده ای به جای استقبال از این سیاست جدید، چون دو طرف برای اولین بار یکدیگر را می شناسند، به دنبال اعتراض هستند. معلوم نیست چرا متوجه حرف آقای ماذیگیان در مورد خانم صادق و آقای عباس صالحی نمی شوند؟ به دلیل همین حمایت مستقیم، حضور این دو نفر گره مهمی را در فضای کنونی جامعه ایران باز می کند و در صورت حمایت یا حتی درخواست حضور، طبیعی است که این دو گره باز می شود و ارزش آنها حضور قدردانی خواهد شد. اگر دکتر در هماهنگی قبل از ارائه نهایی لیست کاندیداها بگوید چه اتفاقی افتاده است باید از اقدام او استقبال کرد و البته نگفتن به سابق نیز دلایل خاص خود را دارد. قبلی‌ها به این هماهنگی‌ها اشاره نکردند، زیرا می‌خواستند رهبری را مسئول عدم توافق بدانند، اما مدیکیان این صحبت‌ها را اعلام می‌کند، زیرا می‌خواهد موفقیت توافق را به رهبری نسبت دهد و این مهم است. نقطه و تفاوت

این یک اتفاق جدید و خوشحال کننده است. لیدرهای پزشکی توانمند هستند و البته رهبری شرایطی را ایجاد کردند که در راس در جهت این توافق حرکت کنند اما این توافق در راس دقیقاً در جهت ایجاد توافق در پایین است. آقایان عباس صالحی، خانم صدیق، دکتر ظفرقندی، دکتر مدری و حتی افرادی مانند آقایان همتی، ستار هاشمی، عراقچی، سیمایی، صالحی امیری نیز بازتابی از تلاش های انجام شده برای توافق در سطوح پایین و مردم حتی نگاه من به وزرای اطلاعات و کشور نیز از برخی جهات مثبت است، زیرا معتقدند این روند باید متعادل و منضبط باشد و این نکته مثبتی هم است. از همه خوشمزه تر، ادعای کاهان علیه موافقت پزشکیان بالاست که کمابیش همان منطق منتقدان این طرف توافق را دارد. باعث افتخار سیاست آشتی است که توانست با مشارکت 50 درصدی و رای 55 درصدی چنین دولتی را با درصد بالایی از آرا از مجلس ابتدایی حذف کند. دیگرانی که با دریافت آرای بسیار بالاتر نتوانستند به این هدف دست یابند، باید ناتوانی جهت گیری های ضد تعصب خود را در نظر بگیرند.

حقیقت این است که ما وارد دوره جدیدی از سیاست شده ایم. مدل قدیم فعالیت در تمامی جهت گیری های سیاسی که مبتنی بر تعارض بود، باید سیاست خود را تغییر دهد و با منطق توافق و اجماع، سیاست جدید خود را تعریف کند. فرآیند اعتمادسازی باید تکمیل شود. برای حل مشکل انحلال باید مسئله زنان در اولویت باشد و حل آن در چارچوب اجماع یا در مسیر حل آن باشد. در روزهای آینده در این مورد خواهم نوشت.

تبلیغات بنری

entekhab به نقل از هورناز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *